ماه رمضان شروع شده بود

عراقی ها به اسرا خیلی سخت می گرفتند

نماز خوندن و روزه گرفتن جرم محسوب می شد

بارها عراقی ها می ریختند و نمازمون رو خراب می کردن.

برای اینکه روزه بگیریم نقشه های زیادی می کشیدیم.

بچه ها غذای ظهر رو تو نایلون می ریختند و زیر پیراهنشون پنهان می کردند

و این میشد غذای افطار.

وای به حال کسی میشد که لو می رفت.

حسابی شکنجه اش می کردند.

بعضی ها هم ته مونده ی غذای شب رو برای سحری نگه می داشتند.

ماه رمضون با تمام سخی هاش خیلی با صفا بود...



ماه رمضون وقتی با خیال راحت سر سفره ی افطار می شینی

وقتی با صدای دلنشین الله اکبر روزه ات رو باز می کنی

یادت باشه یه عده ای ترس و لرز روزه گرفتن رو به جون خریدند،

تا الان با خیال راحت دلمون به خدا وصل بشه...